۵ درسی که والت دیزنی به ما آموخت
یکی از افراد فوق موفق که همهٔ ما با او آشنا هستیم کسی نیست جز والت دیزنی. او خالق میکی موس و مؤسس دیزنی لند میباشد. انیمیشنهای او جوایز متعدد جهانی را از ان خود کرده است. والت دیزنی موفق به دنیا نیامد. بلکه خودش سازندهٔ موفقیتش بود.در اینجا ۵ نکته از یکی از موفقترین افراد دنیا برای شما آماده کردهایم.۱-کاری کنید که آن را دوست داشته باشید.اولین نکته ای که به عنوان یک کارآفرین از والت دیزنی میتوانیم یاد بگیریم این است، او عاشق نقاشی بود و تمام وقت فراغت خود را مشغول این کار میکرد. حتی وقتی به عنوان بازیگر مشغول کار بود نیز اینگونه بود. او حاضر بود برای درامد کار های دیگر را نیز انجام دهد.تصور کنید چقدر کارش را دوست داشت که هر روز صبح زود به استودیو خود میرفت و کاری را میکرد که دوستش داشت. این نکتهٔ بسیار جذابی است به خصوص برای افرادی که هر روز صبح به سر شغلی میروند که دوستش ندارند.دیزنی یک سری کار های عجیب و غریب هم انجام داده است. حتی او در جنگ جهانی اول به همراه ری کورک رانندهٔ آمبولانس بود (ری کورک خالق فست فود مکدونالد) و در طول این سفرها بود که عشق خود را به طراحی فهمید.۲-کاری کنید که آن را جدی میگیرید.هرگاه والت دیزنی شخصیتهای کارتونی خود را خلق میکرد بسیار روی کار خود تمرکز میکرد. مانند شیری که میخواهد به طعمه حمله کند! همیشه جزئیات برایش بسیار مهم بود.شما هرگز والت دیزنی را در استودیوی خود نمیدیدید که بیکار باشد و وقت تلف کند. او همواره مدیریت زمان خود را بدست داشت و با شور و شوق کاری که دوست داشت را انجام میداد. او هرگز افسوس گذشته را نمیخورد.۳-آن کار را برای دیگران انجام دهید.هرگاه والت دیزنی یک انیمیشن میساخت، فقط برای خودش این کار را انجام نمیداد. او هرگز خلاقیتش را از دیگران پنهان نمیکرد. در عوض او همیشه در فکر راهی بود که بتواند افکار خود را با دیگران به اشتراک بگذارد.او تا به حال کمیکهای بسیاری را خلق کرده است و همیشه راهی برای اشتراک آن با مردم پیدا میکرد. او در دوران دبیرستان به عنوان نویسندهٔ کمیک در روزنامهٔ مدرسه مشارکت میکرد. حتی بعد از آن در یک روزنامه کمیک مینوشت.کار های والت دیزنی به ما مطالب بسیاری را آموخت. مانند ارزش دوستان، خانواده، امیدواری و مهمترین درس او :خوبی همیشه بر شر پیروز است.۴-با اولین موفقیت خود کنار نکشید.یک چیز که ممکن است در مورد والت دیزنی بدانید این است که او به محض اینکه یک پروژه به اتمام میرساند بلافاصله پروژهٔ بعدی را شروع میکرد. پس از اتمام انیمیشن افسانه ای «سفید برفی و هفت کوتوله» او به سراغ فیلمهای دیگری از جمله «بامبی» و «فانتازیا» و بسیاری دیگر رفت.پس از خلق میکی موس او کارش را متوقف نساخت. او به سراغ ساخت فیلمهای دیگر رفت ازجمله «مینی موس»، «اردک دنالد» و «پلوتون» و کمیکهای دیگر که حتی امروزه از آنها استفاده میشود. او هرگز خود را مشغول کار های گذشته ای که انجام داده بود نمیکرد چون او همیشه به دنبال موقعیتهای جدید و بیشتری بود و میخواست رویاهای بیشتری را به تحقق برساند. او هرگز طراحی میکی موس خود را متوقف نکرد و چندین بار آن را طراحی کرد.۵-نگذارید موانع شما را متوقف سازند.هنگامی که والت دیزنی برای اولین بار شروع به کار روی سفید برفی کرد همسر و برادرش تمام سعی خود را کردند تا او را منصرف کنند. پروژهٔ سفید برفی حتی با نام «جنون دیزنی» نامیده شد و همچنین در میان راه، پول تولید آن تمام شد.بسیاری از مردم در چنین شرایطی کار را متوقف کرده و سعی میکنند تا راه دیگری بروند اما برای دیزنی این اتفاق موجب استقامت بیشترش شد. او تصمیم گرفت تا سفر کند و به کارگردانان ویدئویی از آن را نمایش دهد تا شاید آنها با او همکاری کنند. در نهایت این تلاش او موجب شد تا هم استودیو پا بر جا بماند و هم سفید برفی اکران شود.پس از عرضهٔ سفید برفی واقعاً مورد توجه مردم واقع شد. موفقیت این فیلم دیزنی را در دوران طلایی موفقیت انیمیشن قرار داد و به او کمک کرد تا دیگر فیلمهای خود را بسازد. او میتوانست پول این فیلم را بگیرد و از انیمیشن جدا شود اما او با قدرت بیشتری در این راه ماند.شما میتوانید مطالب بسیاری از افراد موفق بیاموزید. اما به احتمال زیاد آن مطالب بسیار به هم شبیه هستند و یا حداقل با هم مرتبط هستند. در اینجا ما فقط ۵ نکتهٔ آموزنده از زندگی والت دیزنی را برای شما بیان کردیم. مطمئناً نکات بسیار دیگری نیز وجود دارد.تعدادی از جملات تأثیر گذار از والت دیزنی:«تمام رویا های ما محقق میشوند اگر ما شجاعت دنبال کردن و ادامهٔ آنها را داشته باشیم.»«وقتی به چیزی اعتقاد دارید، با تمام وجود به آن معتقد باشید.»«اگر شما بتوانید چیزی را تصور کنید، میتوانید آن را انجام دهید. همیشه یادتان باشد که همه چیز با یک رویا و یک موش شروع شد.»«کار جذابی ست که غیر ممکنها را انجام دهید.»«راهی برای شروع این است که، بجای صحبت کردن کاری انجام دهید.» ۱۰درس بزرگ از دانشمند بزرگ آلبرت انشتیننام انشتین در جهان به مثابه ی هوش فراوان و استعداد و نبوغ است. درست است که همه ی ما فیزیکدان نیستیم اما می توانیم از شیوه ی زندگی اش برای رسیدن به موفقیت درس های بسیاری بگیریم.۱)از مواجهه با ترس ها نترس!او حتی در نوجوانی از به چالش کشیدن نظرات و عقاید اطرافیانش ابایی نداشت. از روش تدریس رایج در مدارس آن زمان راضی نبود. او در یادگیری به تفکر انتقادی در برابر حفظ بی چون و چرای مطالب کتاب ها معتقد بود. اگر قرار بود هر بار که کسی کارهایش را به باد انتقاد می گرفت عقب نشینی کند و دست از تلاش بکشد هیچ وقت به موفقیت نمی رسید. برخی از نظریه های او به سرعت و سهولت در مجامع علمی پذیرفته نشد اما او از پا ننشست، ادامه داد و سرانجام توانست نگاه بشریت را به جهان هستی دگرش بخشد.۲)زیاد جدی نگیر! زمانی که انشتین در آمریکا به شهرت رسید اغلب مردم او را در خیابان می شناختند و درباره ی نظریه هایش او را سؤال پیچ می کردند. ولی او با لطافت طبع خاص خودش می خندید و می گفت همه من را با پروفسور انشتین اشتباه می گیرند. با توجه به نوع کاری که انجام می داد(فعالیت عمیق فکری) هیچ کس انتظار شخصیتی شوخ در کسی که با نظریاتش جهان را به لرزه درآورد ندارد. اما تلاش برای نیل به پیروزی کاری نیست که جدیتی همیشگی بطلبد. اندکی شوخ طبعی و شادی در دراز مدت ضامن سلامتی است. اگر انشتین در تمام مدت کار و فعالیتش جدی و عبوس بود، با کاری که او انجام می داد و مباحث عمیقی که درگیرش شده بود مطمئناً به عرصه جنون می رسید.۳)گاهی فقط تظاهر کن که مشغول فعالیتی!مانند بقیه افراد انشتین هم گاهی حس و حوصله کار نداشت او هم به مرخصی می رفت. اما موفقیت و حجم عظیم یافته های او نشان می دهد که علی رغم آن که گاهی از کار دست می کشید اما هیچ گاه مسیرش را گم نکرد و دست از تلاش نکشید. او به خوبی می دانست که احساسات و عواطف تکیه گاهی مطمئن برای اهداف و آرزوهای بزرگ هستند.۴)انتقاد پذیر باش!مثل همه ی بزرگان می دانست که ممکن نیست همه با عقاید و نظراتش موافق باشند و البته لزومی بر جلب موافقتشان نمی دید. اما این بازخوردها را چالش هایی در ادامه ی راهش می انگاشت و سعی می کرد سختتر کار کند تا به آن ها ثابت شود که اشتباه می کنند و او درست می گوید. تلاش برای جلب رضایت و اعتماد منتقدین تنها اتلاف وقت وانرژی است که می توانی از آن برای پیشبرد کارت فارغ از نظرات و عقاید دیگران استفاده کنی.۵)شکست را سخت در آغوش بگیر!فیزیک جزء علوم دقیق است اما بعید می دانم هیچ فیزیکدانی در همان ابتدای مواجهه با آن به همه ی ابعادش مسلط شده باشد. انشتین معتقد بود موفقیت یعنی روند یادگیری در گذر زمان! تنها هدف و مأموریت اشتباهات، آموزش نکات کوچک و بزرگ به او بود. اشتباهاتی که با برگشتن و تصحیح آن ها روی تخته سیاه کارگاهش ، راهش را در حرکت دوباره در آن مسیر هموارتر می ساخت. یکی از معظلاتی که همواره ما را عقب نگه می دارد ترس از ارتکاب اشتباه است. در دراز مدت در می یابی که سکوت و سکون به مراتب بدتر و مضرتر از رفتن و اشتباه کردن است. اشتباه در واقع یعنی به پیش رفتن و یادگرفتن آن چه نباید انجام داد.۶)قدم های کوچک بسوی هدفاکثر ما موفقیت را قله ای دور از دسترس می بینیم و این گاهی باعث می شود هیچ تمایلی به سعی و تلاش از خود نشان ندهیم. چرا سختی بکشیم وقتی به هر حال این راه طی می شود و به پایان می رسد؟ این تصور از پیروزی اشتباه و مهلک است. انشتین روز و شب تلاش کرد و بر کاستی ها و مسائل علم فیزیک غلبه کرد اما نه یک شبه! هدفی غایی در ذهن داشت و می دانست با هر گامی که به جلو بر می دارد یک قدم به آن چه در ذهنش دارد نزدیکتر می شود. کار کوچکی که در یک زمان محدود انجام می دهی شاید به نظر بزرگ و مهم نرسد اما بدان که در مقیاس بزرگتر حرکتی است کوچک در مسیری طولانی به سوی هدفی بزرگ!۷)خودخواه نباش!موفقیت های انشتین موجب حسن شهرت و محبوبیتش در جهان شد. وی بدون هیچ گونه چشمداشت و تمایلی به کسب قدرت یا ثروت موجب پیشرفت و تعالی نوع بشر شد! او خیر و صلاح انسان ها را سرلوحه ی راهش قرار داد و تا رسیدن به آن از پا ننشست.به خاطر داشته باشیم که ما در این دنیا تنها نیستیم و تنها برای خودمان زندگی نمی کنیم. وقتی سخاوتمندانه، با رویی گشاده و قلبی سبکبار و رها به دیگران خدمت کنیم جهان تبدیل به مکانی بهتر می شود و این امر کمک می کند تا در مسیر زندگی دگرش یابیم و انسان های بهتری شویم.۸)تنها به ساز خودت برقص!انشتین از دنباله روی های کوکورانه و بی فکر مردم متنفر بود. اگر به دیگران اجازه بدهی در مورد تواناییهایت اظهار نظر کنند باید تنها به رؤیای پیروزی وکامیابی بسنده کنی. آنچه اطرافیان در مورد ما میگویند نظراتی است که البته وحی منزل نیستند و در بیشتر موارد باید به آرامی از کنار آن ها گذشت. قدرت اندیشه و اختیار موهبتی بزرگ برای همه ی انسان هاست. دنیا با آن چه امروز می بینیم بسیار تفاوت داشت اگر انشتین تحت تأثیر حرف کسی قرار می گرفت که در کودکی به او گفته بود: به درد هیچ کاری نمی خورد!۹)همیشه برای یادگیری و پیشرفت حرص و ولع داشته باش!او خودش را صاحب استعداد خاصی نمی دید تنها تفاوتش این بود که بسیار کنجکاو بود. او سیری ناپذیر بود. هر مقاله و نظریه ای گامی بود به سوی پرسش و پاسخ بعدی! بعدی! بعدی!همیشه به دنبال تازه ها! همیشه در حال رشد و بالیدن! اگر این صفات را در خودمان نهادینه کنیم به موفقیت نزدیکتر می شویم. سمی ترین تفکر ممکن آن است که فکر کنیم آن چه انجام داده ایم کافی است! احساس کامل بودن را در خودت از بین ببر تا راهت را برای پیشرفت هموار سازی!۱۰)ادامه بده! از پا ننشین!در مسیر پیش روی به سوی آمال و آرزوهایت ممکن است با موانع زیادی روبرو شوی. اما این دلیل نمی شود که عقب نشینی کنی و بازی را واگذار کنی! این فقط نشان می دهد که چقدر اراده ات سست و بی جان است! انشتین کسی بود که سعی کرد در زندگی با مسائل و مشکلات کنار بیاید و آن ها را قدم به قدم حل کند.۷ درس برای زندگی خوب از استفان کاوی۱) در مورد ضعف های خودت و دیگران مشاجره نکن! وقتی مرتکب اشتباهی شدی بپذیر! تصحیحش کن و تجربه ای بیاندوز.مشکل: عملی بی فکر و غلط انجام داده ای یا اتفاقی ناگوار مانند طلاق یا ورشکستگی افتاده است. اکنون احساس گناه می کنی یا کسی یا چیزی را( همسر قبلیت یا شرایط بد اقتصادی) در آن سهیم می دانی.راه حل: درست نگاه کن تا مطمئن شوی حداقل تا حدودی خودت مسئول بوده ای. شاید در زندگی خصوصیت به اندازه کافی اجتماعی و مهربان نبوده ای یا شاید قبل از شروع به کارت تحقیقات کافی نداشته ای. باید اشتباهت را بپذیری. سخت است! اما اعتراف به اشتباه نزد هرکسی که باشد موجب افزایش احترام و اعتبارت خواهد شد. سپس سعی کن آن را با یک معذرت خواهی صادقانه یا عملی تلافی جویانه جبران کنی! و در پایان تلاش کن تجربه ای از آن کسب کرده و دیگر تکرارش نکنی.۲) از تخیلاتت بیرون بیا! در گذشته زندگی نکن!مشکل: اتفاق بدی در زندگی ات رخ داده است. کودکی غمگینی داشته ای یا با فقر دست و پنجه نرم کرده ای و یا بیماری ای را پشت سر گذاشته ای. این مسائل زندگی اکنونت را تحت تأثیر قرارداده و سرعت رشدت را کاهش داده است.راه حل: بدان که گذشته ی تو آینده ات نیست. مطمئناً تا بحال سرگذشت تلخی داشته ای اما تو هنوز زنده ای و قلب و مغزت کار می کند و رؤیاهایت می بالد(ممکن است به همه چیز شک داشته باشی، که امری کاملاً طبیعی است). انعطاف پذیر باش و بهترین زندگی ها را در ذهنت تجسم کن همان ها که همیشه آرزویش را داشتی و آرام آرام قدم به آینده بگذار.۳) همیشه فکر می کنیم چیزها در واقع همان طوری هستند یا باید باشند که دیده می شوند و نگرش و رفتار ما هم بر اساس همین تصورات شکل می گیرد.مشکل: روزی یکی از معلمان قدیمی گفته است که تو نویسنده ی خوبی نخواهی شد. اگرچه به داستان و شعر علاقه مند هستی اما امیدی به انتشار آن ها نداری چون فکر می کنی آن پیشگویی درست بوده است و به همین دلیل حتی تلاش هم نمی کنی.یا پدر و مادرت معتقد بوده اند پول شیطان است و در حالیکه ایده ای خوب و پرسود در سر داری هیچ اقدامی نمی کنی چون فکر می کنی حرفشان درست است.راه حل: تصورات و تفکراتت را به چالش بکش! آن چه دیگران می گویند تنها در مورد خودشان صدق می کند نه تو! اگر پیام های منفی قدیمی را نمی توانی فراموش کنی سعی کن پیام های جدیدی ازکسانی که مورد اعتمادت هستند دریافت کرده و جایگزین آن ها کن. مهربانی و عشقی قوی طلب کن! استعداد ها و ایده های خوب باید پرورده شوند پس اجازه بده رشد کنند و بالنده شوند.۴) چراغی فراراه باش نه داوری سخت گیر! الگو باش نه منتقد!مشکل: دیگران کارهایی انجام می دهند که مورد پسند تو نیست. می توانی از بالای گود فریاد لنگش کن سر دهی! و این انتقاد ها را با دیگران در میان بگذاری. اما بدان که این کار موجب تحقیر خودت می شود.راه حل: بدان همیشه کسانی هستند که خلاف علایق و تمایلات تو گام بر می دارند و انتقاد و قضاوت کاری از پیش نمی برد و فایده ای نخواهد داشت. شاهد رفتارها و کارهای اشباه بودن آزاردهنده و ناامید کننده است. در مقابل این ناامیدی ها بایست و کاری انجام بده. سعی کن در همه ی امور الگو و نمونه باشی. مطمئن باش می توانی منشاء تغییرات مثبت برای دیگران و اغنا و ارضای خودت باشی.۵) یکی از مهم ترین شیوه های آشکار ساختن شرافت و صداقت وفادار ماندن به کسانی است که در جمع حضور ندارند. برای این کار باید در وهله ی اول اعتماد کسانی که حضور دارند را جلب کنیم.مشکل: در یک مهمانی حضور داری و شخصی که در کنار تو است شروع به غیبت پشت سر یکی از دوستان مشترکتان می کند یا جوکی نژادپرستانه یا جنسیتی تعریف می کند. شما آن موقع اعتراضی نمی کنید تا جو سازی نشود و آدمی تعصبی و خشک نشان داده نشوید. وقتی به خانه می رسید احساس بدی به شما دست می دهد ولی به خودتان می گویید این فقط یک مهمانی ساده بود که بعدها هیچ کس چیزی به یاد نخواهد آورد.راه حل: مهم نیست مهمانی ای کوچک بوده یا مراسمی بزرگ و باشکوه! این اظهارنظرها همه منجر به منفی نگری و پیش داوری خواهد شد. وقتی کسی چیزی می گوید که با آن مخالف هستی همان وقت مخالفتت را اعلام کن. در نگاه اول این کار ترسناک به نظر می رسد و مطمئناً مورد بازخواست و انتقاد شخص قرار خواهی گرفت. ولی تمام کسانی که آن جا هستند به خاطر این عمل، تو را تشویق و تمجید خواهند کرد. احتمالاً آن ها هم با تو هم فکر هستند اما جرأت اظهار نظر ندارند. بگذار تو با شهامت باشی و افراد دیگر را نیز به این کار ترغیب نمایی.۶) وقتی تصمیم به تغییر خودمان می گیریم در مقایسه با زمانی که منتظر تغییر در اطرافمان می شویم میزان کارایی و بهره وریمان به شدت بالا می رود.مشکل: فرض کنید به شدت مقروض هستید، شغلی خسته کننده دارید و یا از رابطه ای که ایجاد کرده اید راضی و خشنود نیستید. در رؤیاهایتان تجسم می کنید در قرعه کشی یکی از بانک ها برنده شده اید، شغل مناسبی یافته اید و یا … ولی هیچ کدام رخ نمی دهد.راه حل: با قدرت حرکت کن. همه چیز به خود تو بستگی دارد. قدم به قدم جلو بیا و موانع را از سر راه بردار. سعی کن هر ماه اندکی ذخیره کنی تا بتوانی قرضت را ادا کنی. هر روز به لیست مشاغل جدید سری بزن. در کلاس ها و گروه های جدید ثبت نام کن و با افراد جدید آشنا شو. حرکت منجر به پیشرفت می شود.۷) زندگی کن، عشق بورز و لبخند بزنمشکل: با جدیت زندگی می کنی ولی در واقع زندگی ای در کار نیست! از صبح تا شب کارهای بسیار و مسئولیت های سنگین را به انجام می رسانی ولی ساعت خوشی نداری؟! خوشگذرانی و تفریح هایی که با دوستانت داشتی را به خاطر می آوری اما آن ها تکرارشدنی نیستند؟!راه حل: مسئولیت هایت را سبک تر کن. سال های زیادی از عمرت باقی مانده است. از زندگی ات لذت ببر. تفریح کن به انسانها و حیوانات عشق بورز و بلند بخند. دوراندیش باش. دوست داری پس از مرگ اطرافیانت چه چیزهایی به یاد بیاورند؟ هنرت؟ کارهای خوبت؟ تفکرات عمیقت؟ زندگیت را تغییر بده و نشانی از خودت بر جای بگذار. از همین الان شروع کن.۱۰ اصل گاندی برای دگرش جهان” ایمانت را به بشریت از دست نده. بشریت یک اقیانوس است اگر چند قطره از آن آلوده شود اقیانوس آلوده نشده است.”” تفاوت بین آن چه انجام می دهیم و آن چه می توانیم انجام دهیم برای حل همه ی مشکلات جهان کفایت می کند. “” اگر شوخ نبودم و طبعی لطیف نداشتم سال ها پیش خودکشی کرده بودم.”نیازی به معرفی گاندی نیست. همگان مردی که در سال ۱۹۴۷ هند را از استعمار انگلیس رهایی بخشید می شناسند.۱-دگرش خود نمونه ی تغییری باش که می خواهی در جهان ایجاد کنی. به عنوان یک انسان عظمت و شکوه ما در بازسازی جهان نیست. این طرز تفکر جهان اتمی است. باید به بازسازی خودمان بپردازیم.اگر بتوانی دگرش پیدا کنی جهان را مورد دگرگونی قرار خواهی داد. اگر نگرشت دگرش یابد احساس و اعمالت دگرش می یابد و لاجرم جهان پیرامونت دستخوش تغییری عظیم خواهد شد. نه تنها اکنون جهان را از دریچه ی لنزهای اندیشه و احساس جدیدی می بینی بلکه دگرش های درونی ات قدرت انجام کارهایی را می دهد که تا به حال انجام نداده بودی و حتی تا به حال به آن ها فکر هم نکرده بودی. تغییر جهان بدون تغییر خودت لذت بخش نیست زیرا وقتی به آن چه عطشش را داشتی می رسی می بینی تو هنوز همان تویی! با همان اشتباهات، خشم ها و تمایلات منفی و ویرانگر! بنابراین آن چه آرزو داشتی را در شرایط جدید نمی یابی چون هنوز ذهنت درگیر آن عناصر منفی است که با دور شدن از خویشتن خویش و عدم وجود بینش نسبت به آن قدرتمندتر می شوند و مسائل و مشکلات موجود را بسط می دهند.۲-تحت کنترل هستیهیچ کس نمی تواند بدون اجازه ی من، آزارم دهد.آن چه احساس می کنی و همچنین واکنشت به هرچیزی بستگی به خودت دارد. شیوه ی نگرش، برخورد و احساست را نسبت به چیزهای مختلف خودت انتخاب کن. بیش از حد لازم واکنش نشان نده. هنگامی که مطمئن شدی کسی از بیرون احساسات تو را کنترل نمی کند می توانی این طرز نگرش را به زندگی روزانه ات تزریق کنی.۳-ببخش و بگذار بگذردافراد ضعیف نمی توانند ببخشند. بخشش شیوه ی قدرتمندان است. سیاست چشم در برابر چشم تنها جهانی کور بر جای خواهد گذاشت.نبرد شیطان و اهریمن سودی نخواهد داشت. باید شیوه ی واکنشی را برگزینیم که هم برای خودمان و هم برای دیگران سودمند باشد. باید یاد بگیری چگونه با بخشش و بیخیالی نسبت به گذشته می توانی خودت و دیگران را از موهبتی بزرگ بهره مند سازی. گذران زندگی در یک خاطره ی تلخ هیچ کمکی نمی کند تنها باید تجربه ای از آن برگرفت و رد شد. ماندن در گذشته تنها موجب رنجش خاطر می شود و جلوی تحرک و فعالیت را سد خواهد کرد. اگر نبخشی به گذشته و افراد دیگر اجازه داده ای که احساسات تو را به کنترل خود در آورند. بخشش موجب رهایی از آن زنجیرهاست و پس از آن می توانی به آینده چشم بدوزی.۴-بدون فعالیت نمی توان به جایی رسیددو صد گفته چون نیم کردار نیستبدون حرکت و فعالیت کاری از پیش نخواهد رفت در عین حال حرکت سخت است و مقاومت درونی زیادی وجود خواهد داشت. بنابراین احتمالاً مطالعه و تحصیل ابدی را ترجیح خواهید داد و خیال می کنید که در حال پیشرفت هستید درحالیکه هیچ نتیجه ی عملی در برنخواهد داشت. برای رسیدن به آن چه می خواهید و برای شناخت خود و جهان پیرامون باید تجربه کنید. کتاب ها تنها بر دانش شما می افزایند باید حرکت کنید و آن ها را به فهم و فعالیت ترجمه کنید.۵-در حال، زندگی کنیدنمی خواهم آینده را پیش گویی کنم به حال بپردازید. خداوند قدرت کنترل آینده را به من نداده است. بهترین راه برای غلبه بر مقاومت درونی ای که اغلب ما را از حرکت باز می دارد ماندن در زمان حال و پذیرش آن است. در زمان حال در مورد آینده نگران نیستی چون نمی توانی آن را کنترل کنی. مقاومت در نتیجه ی تصور عواقب آینده ای منفی یا اندیشیدن به شکست های گذشته در برابر حرکت شما قدرتش را از دست خواهد داد. بنابراین انجام فعالیت و حرکت آسانتر خواهد شد و تمرکز بر حال افزایش خواهد یافت. به یاد داشته باشید که ماندن در زمان حال عادتی ذهنی است که باید در ما پرورش پیدا کند و در گذر زمان قدرتمندتر شود.۶-همه انسانندادعای من اینست که انسانی ساده هستم و گاهی مانند هر موجود فنا پذیری خطا می کنم. آن قدر متواضع هستم که به گناهانم اعتراف کنم و به جبران گذشته ام بپردازم.اعتماد بیش از حد به دانش خود احمقانه است. قویترین ها ممکن است ضعیف شوند و داناترین ها ممکن است اشتباه کنند. وقتی شروع می کنید از کسی اسطوره بسازید حتی اگر کارهای خارق العاده ای انجام داده باشد باعث می شوید کم کم از آن فرد دورتر و دورتر شوید. کم کم احساس می کنید که هرگز نمی شود مثل او بود چون او خیلی متفاوت است. پس به خاطر داشته باشید همه صرف نظر از آنکه چه کسی هستیم انسانیم. همه انسانیم و جایزالخطا و نگه داشتن انسان ها در استانداردهای غیرعاقلانه فقط باعث ایجاد تعارضات غیر ضروری درون و منفی بافی های جهان پیرامون خواهد شد. خودتان را از عادت بد سرزنش به خاطر اشتباهاتی که مرتکب شده اید رها سازید در عوض ببینید کجای راه را اشتباه رفته اید. چه درسی می توانید از اشتباهتان بگیرید و سپس دوباره امتحان کنید.۷-پافشاری کن و ادامه بدهاول بی اعتنایی می کنند! سپس می خندند! بعد می جنگندند و سرانجام تو پیروز می شوی! صبور باش تا نیروهای مقابل تو نابود شوند و سقوط کنند و مقاومت درونی ویرانگرت که می خواهد همواره عقب نگه داشته شوی ضعیف و ضعیف تر شود.آن چه را واقعاً دوست داری انجام دهی را پیدا کن! پس از آن انگیزه ی درونی تو را به پیش خواهد برد.یکی از دلایل اینکه سیاست “بدون خشونت” گاندی پیروز شد آن بود که او و حامیانش صبور بودند آنها هرگز از حرکت بازنایستادند. موفقیت و پیروزی هیچ گاه به سرعت به بارنمی آید. یکی از دلایل آن که مردم به آن چه می خواهند نمی رسند این است که خیلی زود دست از تلاش می کشند. زمان واقعی مورد نیاز برای آن کار چیزی نیست که آن ها تصور می کنند. این تصور غلط تا حدودی در اثر القائات جهانی است که در آن زندگی می کنیم. جهانی پر از قرص های جادویی، قرص های لاغری و راه های ثروتمند شدن در ۳۰ روز! یکی از راه های پرورش صبر و شکیبایی همان نقل قول سوم از گاندی است. شوخ طبع باشید، لطافت طبع دشوارترین دقایق را آرام و سبک می کند.۸-به چیزهای خوب در مردم بنگرید و به آن ها کمک کنیدفقط به خوبی های مردم نگاه می کنم. درحالیکه خودم بی اشتباه نیستم اجازه تجسس در اشتباهات دیگران را به خودم نمی دهم.انسان ها به اندازه ای شکوه و عظمت می یابند که به آرامش همنوعانشان کمک می کنند.زمانی تصور می کردم رهبری یعنی قدرت حالا می گویم رهبری یعنی همقدم شدن با مردم.همیشه در مردم خصائل خوب و بد همزمان هست. حال با تو است که بر کدام یک از آن ها تمرکز کنی. اگر به دنبال پیشرفت و بهبودی هستی تمرکز بر ابعاد خوب مردم انتخابی به جاست. این انتخاب زندگی را برایت آسانتر می کند. همچنین جهان و ارتباطاتت را لذتبخش تر و مثبت خواهد کرد. وقتی به ابعاد خوب شخصیت مردم نگاه می کنی خدمت کردن به آن ها برایت راحت تر می شود. با خدمت به مردم و ارزش نهادن به آن ها نه تنها زندگی آن ها را بهتر می کنی در گذر زمان آن چه می دهی را باز پس می گیری. مردمی که به آ نها کمک می کنی یاد می گیرند چگونه به دیگران کمک کنند و سپس همه با هم مارپیچی فزاینده از دگرش های مثبت خواهیم ساخت که رشد می کند و قوی تر می شود. با بهبود مهارت های اجتماعیتان فرد مؤثرتری خواهید شد که می تواند این مارپیچ را قوی تر کند.۹- سازگار، اصیل و درست باشید! شادی یعنی آن چه فکر می کنی با آن چه می گویی و آن چه انجام می دهی هماهنگ باشد. همیشه به دنبال هماهنگی کامل فکر و کلمات و اعمالت باش. افکارت را خالص کن و آن گاه همه چیز خوب خواهد بود. یکی از راه های بهبود مهارت های اجتماعی هماهنگی در رفتار و ایجاد ارتباطات صحیح است. احساس قدرت و لذت درونی از دیدن افکار و کلمات و اعمال هماهنگ حاصل می شود و بلافاصله این هماهنگی در ارتباطاتت نمایان می شود. تن صدا و زبان بدن که ۹۰ درصد از رسالت هرگونه ارتباط را بر عهده دارند در هماهنگی کامل با کلمات می باشند. با استفاده از این کانال های هماهنگ مردم به آن چه می گویید گوش خواهند داد. اگر اعمالتان با آن چه می گویید هماهنگ نباشد به اعتقاد خودتان به آنچه انجام می دهید و همچنین به اعتبارتان نزد مردم لطمه خواهد خورد.۱۰- به پیشرفت و تکامل ادامه بدهپیشرفت همیشه قانون زندگی است و کسی که سعی می کند بر عناوینش پافشاری کند تا نشان دهد که ثابت قدم است به جایگاه نادرستی خواهد شتافت.همواره می توانید مهارت ها و عاداتتان را بهبود ببخشید و یا میزان تکاملتان را بسنجید. می توانید به فهم عمیق تری از خود و جهان پیرامونتان دست یابید. مطمئناً ممکن است متزلزل به نظر برسید مانند کسی که نمی داند لحظه به لحظه چه کاری انجام می دهد. هماهنگی و حفظ اعتبار در ارتباطات مشکل به نظر می رسد. ولی اگر هماهنگ نباشی همان طور که گاندی می گوید به جایگاه نادرستی شتافته ای! جایگاهی که در آن خواهی کوشید با اصرار بر نگرش ها و نظرات قدیمی، خودت را ثابت قدم نشان دهی در حالیکه لااقل خودت می دانی جایی از کار می لنگد! می دانی که جایگاهت مکان مناسبی نیست. راه رشد و تکامل مسیری سودمندتر و شادتر است.
+ نوشته شده در پنجشنبه دهم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 9:25 توسط هرشنبه
|